نظرتان درباره این مطلب را با ما به اشتراک بگذارید!
0
اگر علاقهمند به دنیای خودروهای کلاسیک باشید، حتما از مجموعه خودروهای سلطنتی کشورهای مختلف و نیز درباریان ایران چیزهایی شنیدهاید. خودروهایی که فارغ از اینکه در تملک چه کسی بودهاند و چه سرگذشتی داشتهاند، به خودی خود شاهکاری در تاریخ صنعت خودرو به شمار میروند. در دهه 40 و 50 شمسی، ایران یکی از بازارهای اصلی خودروهای آمریکایی به حساب میآمد. بنزین ارزان ایران اجازه میدانداری را به این خودروهای پرمصرف میداد.
همچنین به دلیل اینکه هر فرد میتوانست بهصورت شخصی نیز اقدام به واردات خودرو به ایران کند، بسیاری از متمولین آن روزگار ایران، خودروهای خاصی را وارد کشور کردند که از این میان حتی میتوان به لامبورگینی میورا یا مدلهای مختلف مازراتی و فراری اشاره کرد. یکی دیگر از دلایل ورود خودروهای خاص برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله در شیراز بود که باعث شد برای این برنامه چند دستگاه مرسدس بنز و کادیلاک برای جابهجایی میهمانان ویژه این مراسم به کشور وارد شود. فلیتوود ، نام یکی از لوکس ترین خودروهای کادیلاک است که زیبایی و شکوه بی نظیر، آن را حتی از سایر مدل های کادیلاک متمایز می کند. خودرویی لوکس و تشریفاتی که در تعداد بسیار محدود در ایران یافت می شود.
تاریخچه
کادیلاک از زمان تاسیس خود در سال ۱۹۰۲ تا امروز، به ساخت خودروهای لوکس و خاص شهره بوده است. استفاده از نام فلیتوود توسط کادیلاک نیز مربوط به یکی از خودروهای لوکس این کمپانی در دوران دهه ۲۰ میلادی است. اما در دوران مختلف کادیلاک نمونههای زیادی از فلیتوود را ساخته است. نکته مهم در مورد این خودرو اینکه فلیتوود یکی از لوکسترین ساختههای کادیلاک است و به همین دلیل در همه دوران ساختش میتوانستید آپشنهای مختلفی را برای آن سفارش دهید. حتی در دوران دهه ۵۰ و ۶۰ نیز نمونههای زیادی از فلیتوود ساخته شدند که گاه همراه با پسوندهایی مثل الدورادو بودند. کادیلاک فلیتوود خودرویی تشریفاتی و خاص بود که میتوانستید هر آنچه آپشن در سر دارید در لیست سفارشتان بنویسید تا کادیلاک برایتان مهیا کند. اما این خودرو یک رقیب سرسخت به نام لینکلن کنتیننتال داشت. لینکلن یکی از شرکتهای زیرمجموعه کمپانی فورد و به نوعی برند لوکس این کمپانی به شمار میرود. از این رو همواره با کادیلاک که آن نیز برند لوکس جنرال موتورز است، رقابتی تنگاتنگ دارند.
اما یکی دیگر از رقیبان قدرتمند کادیلاک مرسدس بنز است. مرسدس بنزی که با کلاس S و اتاق W۱۱۶،W۱۰۹ و کمی قبلتر با W۱۰۰ و W۱۰۸ توانسته بود بخش عظیمی از بازار خودروهای لوکس دنیا را به خود اختصاص دهد. به خصوص مدل W۱۰۰ که خودروی بسیار لوکس و تشریفاتی بود و از این حیث یک سرو گردن بالاتر از ساختههای کادیلاک قرار میگیرد.
ساخت فلیتوود توسط کادیلاک را باید در تاریخچه سری ۶۰ کادیلاک و سال ۱۹۳۷ جستوجو کرد. انگار هر جا سخن از کادیلاک است، باید پای Bill Mitchell طراح افسانهای این شرکت هم در میان باشد. زیرا اولین سری ۶۰ را او در سال ۱۹۳۷طراحی کرد. کادیلاک که به ساخت پیشرانههای V۸ شهره بود، یک نمونه ۳۴۵ اینچ مکعبی یا ۷/ ۵ لیتری را روی شاسی این خودرو نصب کرد و یک گیربکس اتوماتیک ۳ سرعته دستی و ۴ سرعته اتوماتیک را پشت موتور بست. استقبال بازار از این خودرو آنقدر بالا بود که کادیلاک را مجاب کرد در سال ۱۹۴۲ نسل دومش را بسازد. نسل دوم از جمله خودروهایی بود که توسط ارگانهای دولتی در اموری خاص مثل تشریفات مورد استفاده قرار میگرفت. نسل سوم اما عمری کوتاه داشت و تنها از سال ۱۹۴۸ تا ۱۹۴۹ ساخته شد.
این خودرو در سال ۱۹۴۸ حدود ۳۸۲۰ دلار قیمت داشت که رقم زیادی بود. مدلهای کانورتیبل این سری که به تعداد کم تولید شدند از جمله ارزشمندترین کادیلاکها هستند. در سال ۱۹۵۰ نسل چهارم ساخته شد و به مدت ۳ سال در خط تولید قرار داشت. در سال ۱۹۵۴ نسل پنجم و یکی از زیباترین کادیلاکهای آنتیک به تولید رسید. اما این نسل هم عمری کوتاه داشت و در سال ۱۹۵۷ با مدل نسل ششم جایگزین شد. این نسل تنها به مدت یک سال به تولید رسید. در سال ۱۹۵۹، موشک فضایی کادیلاک ساخته شد. یکی از نمادهای دوران کلاسیک کادیلاک که چند نمونه از آن نیز در کشور موجود است و یکی از زیباترینهای آن در موزه تماشاگه خودرو در کیلومتر ۱۱ جاده مخصوص تهران- کرج قرار دارد. خودرویی که الویس پریسلی و بسیاری از ستارگان هنر و موسیقی و حتی ورزشکاران معروف آن دوران در لیست مالکانش قرار دارند. سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۴ نسل هشتم ساخته شد. اما این خودرو شکوه دو نسل قبل را نداشت.
یک سال بعد نسل نهم به تولید رسید. خودرویی که تعریفی مدرنتر از کادیلاک داشت. زیرا طراحی بدنه این خودرو هر چند المانهای دهه ۶۰ را تداعی میکرد اما در عین حال شیکتر و مدرنتر شده بود. این خودرو ۵ سال میهمان خطوط تولید بود و در سال ۱۹۷۵ جایش را به نسل دهم داد. نسل دهم فیلتوود، باشکوه ترین مدل در بین نسل های مختلف آن بود. کادیلاک در این نسل هیچ چیز کم نگذاشته بود. سایز بزرگ بدنه، فضای زیاد کابین، آپشنهای فراوان، پیشرانههای پرحجم و چرم اعلای صندلیها، همراه با راحتی فراوان این مدل را بدل به یکی از بهترین خودروهای تشریفاتی آن دوران کرد. تا سال ۱۹۷۴ چراغهای جلو این خودرو بهصورت گرد بودند اما در سال ۱۹۷۶ چراغهای با شکوه مستطیلی جایگزین آنها شدند. فیلتوود مورد بررسی ما، مدل 1976 و از نسل دهم آن است.تولید این نسل در همان سال ۱۹۷۶ به پایان رسید و دست بر قضا بسیاری از فلیت وودهای سفارشی ایران نیز متعلق به همین نسل هستند. اما تولید فلیت وود تا حدود سال ۲۰۰۰ ادامه داشت و کادیلاک در این سال آخرین فلیت وود را راهی موزه اش کرد.
طراحی
هر چه بزرگتر بهتر! این بخشی از تعریف ساده خودروسازان دیترویتی ( شهری در آمریکا که مقر اصلی خودروسازن در این کشور است) از یک خودروی لوکس، مجلل و تشریفاتی است. فلیت وود در طراحی ظاهری اصلا چیز پیچیدهای ندارد. نمای جلو شامل چهار چراغ مستطیلی است و راهنماها نیز در کنار آنها قرار دارند. یک جلوپنجره با شبکههای مربع شکل و سپر بزرگ تنها بخشهایی هستند که نمای جلوی این خودرو را تشکل میدهند. سپر قطور جلو را انگار سپرسازان دوران جنگهای صلیبی ساختهاند! زیرا یک قطعه آهنی بزرگ است که از ظرافت خاصی در طراحی ندارد. با این حال همین سپر یک هارمونی مناسب برای نمای جلو ایجاد کرده است. هر چند طرح بیرونی ساده است اما شکوهی خاص و بی نظیر در پیکره کلی خودرو ایجاد میکند. شکوهی که حتی در دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی، مورد توجه چند خودروساز روسی هم قرار گرفت. اما از آنجا که روسها مردمانی کماحساس هستند، کپیهای روسی کادیلاک ناهمگون و زمخت از آب درآمد! سپر فلیتوود مثل بسیاری از خودروهای آمریکایی آن دوران دارای ضربه گیرهای هیدرولیکی است. به این معنی که در پشت سپر مخازنی وجود دارد که در آنها روغن تزریق شده است و همواره تحت فشار قرار دارد. درون سیلندرها یا مخازن هیدرولیکی سوپاپهایی تعبیه شده که وقتی ضربه به سپر وارد میشود، به روغن درون سیلندر اجازه میدهد که از جلوی مخزن به عقب آن حرکت کند. به این ترتیب ضربه وارد شده به سپر به کمک نیروی هیدرولیک جذب شده و کمتر به شاسی و اتاق وارد میشود. البته این مکانیسم در تصادفاتی با سرعتهای پایین کارآیی دارد.
از نمای کناری بیش از هر چیز سایز بزرگ بدنه به چشم میآید. ضمنا مثل دوران کلاسیک خودروها در دهه ۵۰ روی محور عقب خودرو کاوری وجود دارد که تقریبا تا نیمههای مرکز لاستیک جلو آمده است. یکی از مشخصههای خودروهای لوکس ستون عقب قطور آنهاست. به دلیل اینکه شخصیتهای خاصی با این خودروها تردد میکردند و معمولا هم روی صندلی عقب آن مینشستند، این ستون حجیم طراحی میشد تا سر و صورت سرنشین کناری در پشت ستون قرار بگیرد. احتمالا هم این سبک از طراحی به دلایل امنیتی صورت میگرفته است. کل شیشهها دارای پوشش سبزرنگی هستند که مانع از ورود اشعه مضر نور خورشید به داخل خودرو میشوند.
هر قدر نمای جلو ساده است، نمای عقب عجیب و غریب است. انگار فلیت وود یکی از سفینههای موجودات فضایی است. گلگیرهای عقب بسیار بزرگ هستند و از کنارهای درب صندوق عقب به سمت بیرون و عقب حجم گرفتهاند. این حجم پردازی از زیر ستون عقب شروع شده و در انتها شکلی خاص به خود میگیرد که میراثی از دوران دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی به شمار میرود. در انتهای دو گوشه نمای عقب دو قطعه عمود کرومی وجود دارد که چراغهای عقب در دو لبه بیرونی و درونی این قطعات جای گرفتهاند. این چراغهای باریک در شب هنگام با نوری قرمزرنگ جلوهای بسیار زیبا دارند. البته روی درب صندوق عقب و بالای سپر نیز چراغهای ترمز جا خوش کردهاند.
فنی
در سالهای ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۶که نسل دهم از فلیت وود یا همان سری ۶۰ ساخته شد، دو پیشرانه 7.7 و 8.2 لیتری روی شاسی این خودرو مونتاژ شدند. پیشرانه ۵۰۱ میتوانست ۲۱۰ اسب بخار قدرت و ۵۲۰ نیوتن متر گشتاور در سال ۱۹۷۵ تولید کند. هر چند در سالهای بعد این اعداد به دلایل مختلف از جمله مقررات سختگیرانه زیست محیطی کمی کاهش یافت. پیشرانه ۸ سیلندر این خودرو کاملا از پس جابهجا کردن غول ۵/ ۲ تنی بر میآید. اما نکته جالب اینکه در این نسل بهصورت استاندارد تنها از گیربکس ۴۰۰ که سه دنده دارد استفاده شده است ولی به دلیل اینکه فلیت وودهای ایران بهصورت سفارشی ساخته شدند، روی این خودرو گیربکس ۷۰۰ که ۴ دنده جلو دارد نصب شد.
داخلی
وقتی درFleetWood را باز میکنید با محیطی بسیار لوکس روبرو می شوید که اوج شکوه کادیلاک را به رخ می کشد. روکش مشکی چرم طبیعی و چوب های برس خورده ی براق از مرغوب ترین نوع هستند.در فضاسازی اتاق ، استراتژی زیبایی در عین سادگی مد نظر قرار گرفته است . داشبورد تخت و ساده با روکش چرم و نواری از چوب زیبا سازی شده است .
فرمان سه شاخه ی خوش دست و تمام هیدورلیک که از نوع تلسکوپی می باشد با قاب مرکز ی چوبی که نقش شاسی بوق را بازی می کند ، جلوه ای خاص دارد . نشان دهنده ی کیلومتر شماربه صورت خطی تا رقم *160 مایل * یا همان * 257 کیلومتر* شماره گذاری شده است که برای خودرویی با این جسه و سبک ، اغراق آمیز و به دور از ذهن به نظر می رسد !
دو سری نشان دهنده خطی بالای داشبورد و زیر صفحه کیلومتر نصب شده است ، که وظیفه ی نمایش آمپرها و هشدار دهنده ها را بر عهده دارند . گیربکس FleetWood ازنوع سه دنده HYDRAMATIC * * می باشد که ضریب دنده های بسیار مناسبی دارد . اهرم تعویض دنده به پشت فرمان انتقال پیدا کرده است و همین امر سبب شده صندلی های جلو به صورت یک تکه در آیند که با قرار ندادن کنسول مرکزی ، ظرفیت 3 سرنشین با فضای مناسب را دارا می باشد . رادیوی فابریک AM/FM با بلندگوهای استریو و امکان تنظیم و کنترل آن از کابین عقب ، یکی دیگر از نکات لذت بخش داخلیست .
در مدل های لیموزین، همانند خودروهای فوق لوکس امروزی یک دیواره شیشه ای پشت صندلی های جلو نصب شده است که به صورت اتوماتیک توسط سرنشین عقب کنترل شده و کابین راننده را از کابین لوکس عقب مجرا میکند .هم چنین مدل لیموزین دارای سه ردیف صندلی است که ردیف میانی آن تاشو است.صندلی های مبل مانند عقب که با کمک کنسول تاشو از یکدیگر مجزا می شوند از لذت بخش ترین بخشهای این کادیلاک است . این مبل های فوق العاده زیبا و مجلل که با روکش مخمل اعلاء پوشیده شده اند ، آسایش و راحتی را در بالاترین سطح به معرض نمایش می گذارد. اما در این بین نباید نقش موءثر سیستم تعلیق که شامل فنرهای مارپیچ ارتجاعی و میله متعادل کننده است را نادیده گرفت .
در کنار مبلمان عقب مجموعه ای کلید در یک قاب چوبی بسیار شیک جمع شده اند که کنترل کامل سیستم رادیو ، سیستم تهویه ی عقب ، بالابرهای شیشه های کناری و مرکزی و قفل الکترونیکی درها ، را امکان پذیر می سازند . این مدل کادیلاک از دو مجوعه سیستم تهویه تمام اتوماتیک بهره می برد.مجموعه کولر راننده که از پولی موتور نیروی خود را تامین می کند و مجموعه کولر سرنشینان عقب که به صورت یک پکیج الکترومکانیکی پشت صندلی های عقب قرار دارد که با برداشتن روکش انتهایی صندوق عقب ، قابل روئیت است .
فناوری کادیلاک در قسمت صندوق عقب نیز رسوخ کرده و برای سهولت هرچه بیشتر بسته شدن درب صندوق عقب ، از یک گیربکس قفل کن استفاده کرده است که جذابیت و کارآیی خاص خود را دارد . فناوری های کادیلاک در قسمتهای دیگر نیز به کار گرفته شده است ، از جمله ؛ نصب مجموعه ی شیب سنج زیر آینه ی درب راننده که شیب جاده را به صورت درجه بندی شده به راننده نشان می دهد و دیگری نصب یک سنسور در جلوی رادیاتور که با توجه به شرایط جوی و جهت نور خودروی روبرو ، نور چراغهای جلو را تنظیم می کند .
تعداد دقیقی از کادیلاکهای باقی مانده سفارش ایران در دست نیست اما به نظر میرسد تعداد این خودروها بیش از ۱۵ دستگاه باشد.
منبع: دنیای اقتصاد